کد مطلب:211172 شنبه 1 فروردين 1394 آمار بازدید:133

سئوال از کیمیا
در تهذیب به روایت خود از امام صادق از امیرالمؤمنین علیه السلام سئوال از كیمیا كردند چنین پاسخ داد:

قال (ع) هی اخت النبوة و عصمة المروه و الناس یتكلمون فیها بالظاهر و انی لاعلم ظاهرها و باطنها هی والله ما هی الا ماء جامد و هواء راكد و نار جابله و ارض سایله

فرمود كیمیا برادر نبوت است یعنی عالم كیمیا مثل عالم پیغمبریست زیرا عصمت و مروت در آنست مردم به ظاهر آن (كه فیزیك و شیمی و مكانیك و علوم طبیعی است) گفتگو می كنند اما من به ظاهر و باطن آن آگاهم.

یعنی هم خواص ظاهری و هم خواص عنصری و اوزان خاص و تأثیر فیزیكی و آثار شیمیایی و اثر تجزیه و تركیب آن را با مقدار و موجودی و محل و زمان و مكان آن می دانم.

فرمود قسم به خدا كیمیا نیست مگر آب جامد (اكسیژن و ئیدرژن و هوای راكد -



[ صفحه 368]



و آتش در جولان و زمین در سیلان كه هنوز به صورت آب و هوا و خاك درنیامده است یعنی من حقیقت اشیاء را می دانم و صورت آنها را می شناسم در حین سؤال مردی پرسید: هل الكیمیا تكون آیا كیمیا موجود است؟

فقال (ع) الكیمیا كان و هو كائن و سیكون فقیل من ای شئی هو فقال انه من زیبق الزاحراج و الاسرب و الزاج و الحدید المز عفر و الزنجار و النحاس الاخضر الحبور الا توقف علی اعابرهن

فرمود كیمیا (مراد تركیب عنصری فلزات است كه می تواند قلب ماهیت نماید و در عرف از كیمیا یك معجون عنصری را اراده كرده اند كه فلزی را به فلز دیگر تبدیل نماید و اكثر بشر به طمع آن كه با این كیمیا مس را طلا ساخته و زندگانی را مرفه نمایند. در مقابل عمل بدان برآمده اند) بوده و هست و خواهد بود.

پرسیدند از چه به دست می آید فرمود از زیبق آب كرده - سرب زاج آهن زرد - زنگار - مس سبز - و رنگ سیاهی كه همیشه در سرعت و گردش است و برای دیدن ساكت و ساكن نباشد.

بعضی را در حال مایع بودن و برخی را در حال جامد بودن باید با هم مخلوط كرد تا كیمیا بدست آید.

علمای این فن در قدیم در مقام پیدا كردن این عناصر بودند ولی چون مقدار و میزان و حد نصاب آن را نمی دانستند هنوز در مقام تفحص می باشند به علاوه آنهائی كه مقدار و میزان و حد نصاب آن را می دانستند از روی تقوی و علم به هر كس نمی آموختند و بیشتر نوشته جات آنها به ترتیب حروف و اعداد و ارقام بوده تا كسی كه مفتاح آن علم را ندانسته نفهمند و ضمنا ناگفته نگذریم كه این علم بالاخص ملازمه با تقوی دارد یعنی تا كسی متقی و پرهیزكار نباشد كه كسب آن را برای خدا و حل مشكل زندگانی عمومی بشر نخواهد خداوند نور علم را به دل او نمی تابد و لذا علمای فن جز به كسانی كه از ضمیر روشن آنها واقف باشند این فن را نمی آموزند.

در اخبار است كه هر چه بیشتر از امام المتقین توضیح خواستند نداد فرمود بیش از این نیست و علم خداوند به شرط تقوی بر دل آدمیان می افكند.

اكنون نمونه هایی برای به دست دادن مفتاح علوم مربوطه می آوریم كه مبتدیان



[ صفحه 369]



بتوانند استفاده نمایند و منتهیان متذكر گردند و بدانند نظام عالم در تمام ملل و اقوام جهان در این حساب شركت دارند نهایت كیفیت و كمیت و صورت آن با حروف و اعداد و خطوط مختلف می نمایند وگرنه هیچ علمی بدون علم اعداد و حروف در ابتداء امر به دست نمی آید و در انتهای آن هم بدون وقوف به این حساب كه تطبیق حروف با اعداد و انطباق طبایع آنها باشد و استفاده از نتیجه تطبیقی حاصل نمی گردد - تمدن جدید و اختراعات بزرگ روی همین حسابهاست كه من و شما حوصله دیدن و شنیدن آن را هم نداریم اختراع یك اتومبیل و یك موشك قاره پیما و ساختن و بستن و بازكردن و استفاده از آن همه روی موازین علمی اعداد و حروف است و نه تنها اختراع اتومبیل و موشك و بلكه عبادت خدا یعنی نماز و روزه كه قبله و وقت شناسی و غیره و معیشت بشر همه مبنی بر علم اعداد و حروف است كه مبانی احكام شرع را تشكیل و تحكیم می نماید و اگر دین ارثی را كنار بگذارید واقعا اكثریت مردم عامی و بیسواد و از علوم اولیه زندگی و دینی هم بی بهره می باشند.

نمی دانم گناه این عقب افتادگی افراد و ملت ها از كیست؟

در ریاضی مثلا اگر بخواهیم شماره اشكال ترتیب پنج حرف را بدانیم شاید 120 صورت پیدا كند چنانچه بگوئیم 120 مساوی 5 ضرب در 4 ضرب در 3 ضرب در 2 ضرب در 1.

پس اگر بخواهیم هر 28 حرف یا 32 حرف در نفس خود ضرب كنیم كه مضروب فیه آخرین عدد باشد تا تركیبات ثنائی و ثلاثی و رباعی آن را بدانیم زیاد خواهد شد.

یا بخواهیم عدد را با حروف تطبیق و حروف را به اعداد ابجد یا یكی از چهارده دایره ترتیب حروف تطبیق دهیم بی حد و حصر می شود مانند خانه های شطرنج كه حاصل ضرب تصاعدی پیدا می كند الی غیر النهایه.

فعلا منظور ما از بیان این نكات تشریح ارقام و اعداد و حروف نیست بلكه می خواهیم بگوئیم این علوم ریاضی و طبیعی كه به چند شعبه تقسیم می گردد و مكانیك و شیمی كه با ریاضی مخلوط است و جبر و مثلثات و غیره كه از آنها به علوم كیمیا تعبیر می شده از همان پانصد رشته علومی است كه امام صادق علیه السلام به جابر بن حیان تعلیم فرموده است.

در قسمتهای علوم طبیعی برای شناختن عناصر و احجار كریمه (جواهرات) طبایعی قائل بودند و روی موازین حساب حروف و اعداد آن طبایع را تطبیق می دادند و حروف را بر وفق طبایع اربعه آب - آتش - باد و خاك تركیب و تلفیق می نمودند و از آن حروف كیفیت



[ صفحه 370]



فاعله حرارت و برودت - و كیفیت منفعله رطوبت و یبوست را استخراج می كردند كه بدین ترتیب تنظیم شده بود.

ا ه ط م ش ذ «حروف ناری حار» ب و ی ن ص ت ض «حروف هوائی یابس» ج ز ك س ق ث ط «حروف مائی رطب» د ح ل ع ر خ غ «حروف خاكی بارد» و آن دوایر حروف هر یك چهار حالت به شرح فوق داشت كه برای علمای اعداد و حروف قابل استفاده بوده و حتی عرفای علما هم از این اعداد و حروف اسماء الله الحسنی را استخراج نموده و بسم الله را بصورت طلسمات ترسیم می كردند و آثار مترتبه آن را می دیدند.